English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 303 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
transcription U ضبط الکتریکی
transcriptions U ضبط الکتریکی
electrical transcription U ضبط الکتریکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
current U جریان الکتریکی که مقدار آن به صورت سینوس تغییر میکند
current U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
currents U جریان الکتریکی که مقدار آن به صورت سینوس تغییر میکند
currents U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
field U محل توزیع نیرو و انرژی مغناطیسی یا الکتریکی
fielded U محل توزیع نیرو و انرژی مغناطیسی یا الکتریکی
fields U محل توزیع نیرو و انرژی مغناطیسی یا الکتریکی
induce U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induce U 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induced U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induced U 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induces U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induces U 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
inducing U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
inducing U 1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
card U مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود.
cards U مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود.
alternating current U جریان الکتریکی که مقدار آن در زمان به ترتیب تغییر میکند و به صورت سینوسی است
grapnel U لنگر چهارشاخه چنگک مین چنگک الکتریکی
grapnels U لنگر چهارشاخه چنگک مین چنگک الکتریکی
hard U یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
harder U یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
hardest U یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
socket [سوراخی که سوزن یا ورودی وارد میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند]
sockets U سوراخی که سوزن یا ورودی وارد میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند
cable U اتصال الکتریکی یا نوری انعط اف پذیر
cabled U اتصال الکتریکی یا نوری انعط اف پذیر
toggle U یچ الکتریکی که فقط دو وضعیت دارد
toggles U یچ الکتریکی که فقط دو وضعیت دارد
polarities U بررسی ایکه کدام ترمینال الکتریکی مثبت و کدام یک منفی است
polarities U تعریف اینکه سیگنال الکتریکی مثبت است یا متن
polarities U بیان اینکه نقط های منبع یا collector جریان الکتریکی است .
polarity U بررسی ایکه کدام ترمینال الکتریکی مثبت و کدام یک منفی است
polarity U تعریف اینکه سیگنال الکتریکی مثبت است یا متن
polarity U بیان اینکه نقط های منبع یا collector جریان الکتریکی است .
charge U بار الکتریکی
charge U مین وسایل با بار الکتریکی شارژ می شوند
charge U وسیله الکترونیکی که با بار الکتریکی کار میکند
charges U بار الکتریکی
charges U مین وسایل با بار الکتریکی شارژ می شوند
charges U وسیله الکترونیکی که با بار الکتریکی کار میکند
generator U دستگاهی برای تولید انرژی الکتریکی
generators U دستگاهی برای تولید انرژی الکتریکی
lead U سیر هدایت الکتریکی
leads U سیر هدایت الکتریکی
graphics U در کامپیوتر که دستورات نرم افزاری را به سگنالهای الکتریکی تبدیل می کنند که گرافیک را روی صفحه تصور متصل نشان میدهد
analogue U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
component U 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
components U 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
scanner U وسیله مبدل تصویر به سیگنال الکتریکی که قابل ذخیره سازی و نمایش در کامپیوتراست
scanner U وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanners U وسیله مبدل تصویر به سیگنال الکتریکی که قابل ذخیره سازی و نمایش در کامپیوتراست
scanners U وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
circuit U جریان الکتریکی
circuit U اتصال الکتریکی
circuits U جریان الکتریکی
circuits U اتصال الکتریکی
corona U تخلیه بار الکتریکی که برای بار کردن تونر چاپگر لیزری به کار می رود
coronas U تخلیه بار الکتریکی که برای بار کردن تونر چاپگر لیزری به کار می رود
power U توقف منبع تغذیه الکتریکی
power U که باعث توقف کار کردن یا بد کار کردن قط عات الکتریکی میشود مگر اینکه باتری آنها برگردد
power U خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
power U بیان اینکه ولتاژ یک قطعه الکتریکی تامین شده است
power U اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
power U روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی
powered U توقف منبع تغذیه الکتریکی
powered U که باعث توقف کار کردن یا بد کار کردن قط عات الکتریکی میشود مگر اینکه باتری آنها برگردد
powered U خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
powered U بیان اینکه ولتاژ یک قطعه الکتریکی تامین شده است
powered U اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
powered U روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی
powering U توقف منبع تغذیه الکتریکی
powering U که باعث توقف کار کردن یا بد کار کردن قط عات الکتریکی میشود مگر اینکه باتری آنها برگردد
powering U خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
powering U بیان اینکه ولتاژ یک قطعه الکتریکی تامین شده است
powering U اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
powering U روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی
powers U توقف منبع تغذیه الکتریکی
powers U که باعث توقف کار کردن یا بد کار کردن قط عات الکتریکی میشود مگر اینکه باتری آنها برگردد
powers U خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
powers U بیان اینکه ولتاژ یک قطعه الکتریکی تامین شده است
powers U اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
powers U روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی
ground U اتصال مدار الکتریکی به زمین یا به نقط های با سطح ولتاژ صفر.
flux U فلوی الکتریکی
flux U فلوی مغناطیسی شار الکتریکی یامغناطیسی
wire U روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
wires U روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
cathode U ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری
cathodes U ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری
engine U موتورغیر الکتریکی
busied U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busier U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busies U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busiest U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busy U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busying U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
volt U واحد نیروی محرکه الکتریکی در سیستم متریک
volt U واحد SI توان الکتریکی که به عنوان ولتاژ یک مقاومت یک اهمی که جریان یک آمپر از آن می گذرد و تعریف میشود
Other Matches
electrostatic U ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
PSU U مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
electrical and otherwise U الکتریکی و غیر الکتریکی
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
gas electric generating set U مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
electrotechnical U الکتریکی
electrical U الکتریکی
electric U الکتریکی
electric shocks U شوک الکتریکی
electrical breeze U وزش الکتریکی
voltage U فشار الکتریکی
discharge U تخلیه الکتریکی
electrical conductivity U رسانندگی الکتریکی
electrical conductivity U هدایت الکتریکی
electrical conduction U رسانش الکتریکی
electrical conductance U رسانایی الکتریکی
static breeze U وزش الکتریکی
electric shock U شوک الکتریکی
voltages U فشار الکتریکی
electrical bounding U اتصال الکتریکی
electrical angle U زاویه الکتریکی
resistor U مقاومت الکتریکی
air dielectric U دی الکتریکی هوا
all electric U تماما" الکتریکی
electric traction U قوه الکتریکی
electric traction U کشش الکتریکی
electric tension U فشار الکتریکی
specific conductance U رسانندگی الکتریکی
tachogenerator U دورسنج الکتریکی
resistors U مقاومت الکتریکی
electric unit U واحدهای الکتریکی
electric welding U جوشکاری الکتریکی
hot seat U صندلی الکتریکی
electrical analogue U مشابهات الکتریکی
images U تصویر الکتریکی
image U تصویر الکتریکی
electric wind U باد الکتریکی
electric wave U موج الکتریکی
conduction U رسانایی الکتریکی
electron bombbardment U بمباران الکتریکی
electropathy U مداوای الکتریکی
electrolytic iron U اهن الکتریکی
electrolytic capacitor U خازن الکتریکی
electrovalence U فرفیت الکتریکی
electrovalency U فرفیت الکتریکی
spark erossion U فرسایش الکتریکی
electro erosion U فرسایش الکتریکی
electrifying U الکتریکی کردن
electromotor U موتور الکتریکی
electromotor U محرک الکتریکی
isolating U به صورت الکتریکی
isolates U به صورت الکتریکی
isolate U به صورت الکتریکی
electromagnet U اهنربای الکتریکی
electrified U الکتریکی کردن
electrifies U الکتریکی کردن
electromigration U مهاجرت الکتریکی
electrify U الکتریکی کردن
flash fuze U چاشنی الکتریکی
electrise U الکتریکی کردن
electroplating U ابکاری الکتریکی
electrical interface U تداخل الکتریکی
electrical insulator U عایق الکتریکی
electrodes U قطب الکتریکی
electrode U قطب الکتریکی
electrical degree U درجه الکتریکی
electrolysis U تجزیه الکتریکی
electrical U سیستم الکتریکی
galvano cautery U داغ الکتریکی
gasoline electric U بنزین الکتریکی
gold contacts U اتصالات الکتریکی
gyro compass U قطبنمای الکتریکی
electrical schematic U نمودار الکتریکی
electrical resistivity U مقاومت الکتریکی
electrical prospecting U کاوش الکتریکی
electrical model U مدل الکتریکی
discharges U تخلیه الکتریکی
electric connection U اتصال الکتریکی
dielectric stress U بار دی الکتریکی
electric coupling U پیوست الکتریکی
electric coupling U تزویج الکتریکی
electric attraction U جاذبه الکتریکی
electric arc U قوس الکتریکی
magic eye U چشم الکتریکی
electric eye U چشم الکتریکی
electric discharge U تخلیه الکتریکی
electric equipment U تجهیزات الکتریکی
electrical connections U اتصالات الکتریکی
electric apparatus U دستگاه الکتریکی
electric balance U تعادل الکتریکی
electric charge U بار الکتریکی
electric contact U کنتاکت الکتریکی
electric circuit U مدار الکتریکی
electric clock U ساعت الکتریکی
electric constant U ثابت الکتریکی
electric component U قطعه الکتریکی
electric brake U ترمز الکتریکی
electric break down U شکست الکتریکی
electric bulb U لامپ الکتریکی
electric control U کنترل الکتریکی
dielectric viscosity U لختی دی الکتریکی
electric field U میدان الکتریکی
corona discharge U تخلیه الکتریکی
voltaism U ولتاژ الکتریکی
electric primer U چاشنی الکتریکی
electric resistance U مقاومت الکتریکی
electric drive U محرکه الکتریکی
electric energy U انرژی الکتریکی
conductivity U رسانندگی الکتریکی
electric filter U صافی الکتریکی
electric flux U شار الکتریکی
electric force U نیروی الکتریکی
electric heater U گرم کن الکتریکی
capacitance U فرفیت الکتریکی
dielectric power U قدرت دی الکتریکی
dielectric strain U بار دی الکتریکی
dielectric strength U پایدار دی الکتریکی
dielectric polarization U قطبش دی الکتریکی
electric potential U پتانسیل الکتریکی
electric machine U ماشین الکتریکی
electroerosive U فرسایش قوس الکتریکی
electro erosion process U فرایند فرسایش الکتریکی
failure U مین توان الکتریکی
failures U مین توان الکتریکی
luminous discharge lamp U لامپ تخلیه الکتریکی
electro spark process U فرایند قوس الکتریکی
electric discharge lamp U لامپ تخلیه الکتریکی
collector U جاروی الکتریکی جارو
electrolytical U مربوط به افسادیاتحلیل الکتریکی
electric field strength U شدت میدان الکتریکی
electric horsepower U اسب بخار الکتریکی
coupler plug U دوشاخه وسایل الکتریکی
electric field intensity U شدت میدان الکتریکی
collectors U جاروی الکتریکی جارو
absolute electrical units U واحدهای الکتریکی مطلق
contact potential U فشار الکتریکی تماسی
conservation of charge U بقای بار الکتریکی
connector U مین مسیر الکتریکی
electric flux density U چگالی شار الکتریکی
dielectric loss angle U زاویه اتلاف دی الکتریکی
dielectric loss factor U ضریب اتلاف دی الکتریکی
dielectric phase angle U زاویه فاز دی الکتریکی
electrically operated chuck U سه نظام با عملکرد الکتریکی
klaxon U بوق الکتریکی پرصدا
klaxons U بوق الکتریکی پرصدا
electric chair U صندلی اعدام الکتریکی
electric arc current U جریان قوس الکتریکی
constant voltage U فشار الکتریکی ثابت
electrical insulation U عایق سازی الکتریکی
electrical double layer U لایه مضاعف الکتریکی
echo sounding machine U عمق یاب الکتریکی
dielectric resistance U مقدار مقاومت دی الکتریکی
dielectric power factor U ضریب قدرت دی الکتریکی
back voltage U نیروی ضد محرکه الکتریکی
strobe U پاس مدار الکتریکی
voltage drop U افت فشار الکتریکی
rheostat U جنبه مقاومت الکتریکی
low loss ceramics U سرامیک با تلفات دی الکتریکی کم
terminal U نقطه اتصال الکتریکی
terminals U نقطه اتصال الکتریکی
line of electric field strength U خط شدت میدان الکتریکی
latent electronic image U تصویر الکتریکی پنهان
internal electerical potential U پتانسیل الکتریکی داخلی
intensity of electric field U شدت میدان الکتریکی
intensity of current U شدت جریان الکتریکی
discharge U اخراج تخلیه الکتریکی
discharges U اخراج تخلیه الکتریکی
industrial electric locomotive U لکوموتیو الکتریکی صنعتی
inductor U اندوکتور جاروی الکتریکی
mechanical energy reservoir U منبع انرژی الکتریکی
voltage source U منبع فشار الکتریکی
voltage stability U ثبات فشار الکتریکی
shielded arc welding U جوشکاری قوسی الکتریکی
voltage stabilization U تثبیت فشار الکتریکی
residual charge U بار الکتریکی مانده
brainwave U موج الکتریکی مغز
portable electric tool U ابزار الکتریکی دستی
photoelectric reader U خواننده فتو الکتریکی
contact U اتصال الکتریکی برخورد
specific electrical conductivity U هدایت الکتریکی مخصوص
contacted U اتصال الکتریکی برخورد
permitivity U نفوذ پذیری الکتریکی
contacting U اتصال الکتریکی برخورد
full-load adjustment screw پیچ تنظیم الکتریکی
pelorus U پایه قطبنمای الکتریکی
contacts U اتصال الکتریکی برخورد
oil filled cable U کابل روغنی الکتریکی
electric potential difference U اختلاف پتانسیل الکتریکی
a dedicated wiring circuit U یک مدار الکتریکی اختصاصی
bias U سطح مرجع الکتریکی
galvano cautery U داغ کردن الکتریکی
electric current intensity U شدت جریان الکتریکی
biases U سطح مرجع الکتریکی
electromotive force U نیروی محرکه الکتریکی
conduction U رسانش الکتریکی هدایت
flash fuze U ماسوره الکتریکی یا جرقهای
intensity electric field U شدت میدان الکتریکی
ignition voltage U فشار الکتریکی احتراق
hook-up U اتصال [به دستگاهی الکتریکی]
brainwaves U موج الکتریکی مغز
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com